توهم بی خدایی-متن

5- از کدام ایثار سخن میگوییم⁉️ (ص278تا283)

حیوانات🐻 که انسان نیز از آنان محسوب میشود معمولاً بر اساس منیّت و خودخواهی رفتار میکنند.
در طبیعت🌴 کسی پیدا نمی شود که بدون هیچ چشم داشت و غرضی، به دیگری غذا بدهد یا مراقب احوال او باشد.
حیوانات در سطح فردی به یکدیگر خوراک🍛 نمیخورانند و از هم مراقبت به عمل نمی آورند. درطبیعت🌵، رفتارهای دگرخواهانه در قیاس با سلوک خودخواهانه اندک شمار است. جنس نر با این هدف برای جنس ماده غذا🍗 فراهم میکند و لانه میسازد، که میخواهد از طریق بارور کردن تخمکی که ماده غذای جنین🤰 را در آن قرار میدهد، ژن های خود را به نسل بعد انتقال دهد.
والدین نیز به فرزندان خودغذا🌭
میدهند و از آنها محافظت میکنند.
☑️ ولی آیا این ایثار واقعی است⁉️ و اگر واقعی نباشد، هنگامی که ما به
دنبال اثبات این ویژگی انسان هستیم که او موجودی است اخلاق مدار و اینکه او رنج ایثار را بر دوش می کشد ،ازکدام ایثار سخن می گوییم❓

❇️در مقولات دینی هنگامی که مبارزه با خودخواهی در سطح جامعه و محیط زندگی مطرح میشود،کمابیش از ایثار سخن میگوییم. بنابراین ضروری است ایثاری را که مورد نظر ما است، به طور واضح وآشکار تبیین کنیم تا اجازه ندهیم غرض ورزانی که به دنبال نادان نگاه داشتن مردم هستند، تک قاعده ی منحرف خود را به کرسی بنشانند؛ قاعده ای که آن را برای همه به کار میبرند، چه مخاطبشان علمای دینی👳🏼‍♂ باشند، چه ملحدان و چه کسانی که نظر بینابینی🤷‍♂ دارند. این قاعده یامغالطه میگوید:
به گردوی کروی شکلی که در دست دارم نگاه کن. سپس دست دیگرش را که در آن چیز کروی شکلی گرفته
است بلند میکند و به تو میگوید: ببین❗️ این هم گرد است؛ بنابراین گردو است.
به طور کلی همه ی ما میدانیم ایثار چیست و میدانیم که در برابرخودخواهی قرار میگیرد؛ و نیز
میدانیم که ایثار یعنی برتری دادن دیگری بر خود یا بر کس دیگری که از لحاظ نوعی رفتار خاص با ماقرابت دارد.
اگر به پیرامون خود نگاهی بیندازیم، میبینیم که برخی حیوانات🐒 بعضاًرفتارهای ایثارگرانه ای از خود
نشان میدهند.
مثلا ً میتوانیم نمود آن را در رفتارپدران و مادران در قبال فرزندانشان، رفتار زنبورهای 🐝کارگر در برابر ملکه و دیگر کارگران و نیز کل کندو مشاهده کنیم؛ ولی آیا این، ایثارگری واقعی است یابه ظاهر ایثار کردن و در واقع خودخواهی ژنتیکی میباشد⁉️
خاستگاه چنین رفتارهایی خودخواهی ژنها،یا خویشاوندسالاری و یا تمایل به حفاظت کردن بدن های حامل این نوع ژنها است که اینها چنین رفتارهای ایثارگرایانه ای از خود بروز میدهند.
به عبارت دیگر نرمش و مدارای والدین نسبت به فرزندان و غذا خورانیدن به آنها و نیز فداکاری زنبورهای کارگر🐝 برای محافظت از کندو و ملکه و خواهرانش، براساس خودخواهی ژن هایی است که از ویژگی موفقیت در انتقال، استمرار و بقا برخوردارند.
واقعیت بیولوژیکی آن است که پدر و مادر به این دلیل از فرزندان خودمراقبت میکنند که ژنی در ژنوم🧬 آنها،ایشان را به چنین رفتاری سوق میدهد مثلا ً از طریق تأثیری که بر ساخت سیستم عصبی، مغز🧠، غدد و یاهورمونها از خود بر جای میگذارد ویکی از دلایل موفقیت ژنوم آنها درانتشار و بقا، وجود این ژن است که ایشان را به آن رفتار ایثارگرایانه سوق میدهد.

☝️سؤالی که در اینجا پیش می آید، این است که چگونه ژنوم والدین، در بقا و استمرار فرزندان بهره مند میگردد❓ پاسخ این سؤال را میتوان به سادگی بیان کرد: زیرا فرزندان، حامل درصد معینی از ژن های والدین خودهستند.
به عنوان مثال بچه ی انسان، حامل نیمی از ژن های مادر و نیمی از ژن های پدرش میباشد.
بنابراین آن دسته از والدینی که در ترکیب ژنتیکیشان، ژن ایثار نسبت به فرزندان و برآورده ساختن نیازهای آنها یافت میشود، به گونه ای که فرزندان را شایسته و آماده ی رسیدن به سن بلوغ و تولید مثل مینماید، این والدین استمرار و بقای ژنهای خود را در نسل های آتی، محقق خواهند نمود.
در نتیجه این نوع ایثارگری (ایثار والدین برای فرزندان) در واقع ژنتیکی و خودخواهانه است؛ یعنی خودخواهی ژنها آن را به وجود آورده و ایثار واقعی نمیباشد.
🔹آن دسته از والدینی که توجه کافی به فرزندان خود ندارند و ازآنها حمایت نمیکنند، یا به عبارت دیگر والدینی که ژنوم 🧬آنها شامل ژنهایی نیست که آنها را به حمایت از فرزندان وادارد (از قبیل فراهم نمودن لانه، غذا و مراقبت) نمیتوانند ژن های خود را به نسل های بعدانتقال دهند؛ زیرا به طور خلاصه آنها درتربیت فرزندانی که به سن بلوغ، تولید مثل و انتقال ترکیب ژنتیکی خود به نسل های بعد برسند، ناموفقند.
به این ترتیب این والدین یا به عبارت دیگر این ترکیب ژنتیکی یا نقشه ی ژنوم، مجازات شده و در این زندگانی، ژن های خاص آنها استمرار نیافته و از گردونه ی رقابت حذف میشود.
مسأله ی توجه و اهتمام والدین به فرزندان، به طور کامل دلیل ژنتیکی دارد و ژنها راهبرد موفق دیگری به جز توجه مستقیم والدین به فرزندان بیابند، چه بسا همان را به کار بگیرند. این قضیه در موردپرنده ای به نام کوکو اتفاق افتاده است.
این پرنده تخم هایش🥚 را در لانه ی قربانیانش جا میدهد تاآنهافرزندانش را تربیت کنند.
او خودش نسبت به فرزندانش بی توجه بوده و نسبت به آنها هیچ عاطفه ای نشان نمیدهد.
این پرنده به محض برآورده ساختن نیاز جوجه ها، با قرار دادن آنها در لانه ی پرنده ی قربانی که به جای وی آنها را پرورش میدهد، رابطه اش را با جوجه هایش پایان میدهد.
این مثال دلیل
واضحی است مبنی بر اینکه مسأله ی بدن ها، به حیطه ی ژنها مربوط میشود.
همین مسأله در مورد زنبورهای🐝 کارگر نیز وجود دارد.
آنها نزدیکی بسیار زیادی با خواهران خود دارندو از مادر به آنها نزدیک ترند، زیرا خواهران همگی نسخه ای همانند از ژنهای پدر را دارا میباشند.
از این رو در فداکاری و پیشی گرفتن برای حمله به دشمن، دلیل منطقی وجود دارد؛ با وجود اینکه زنبور کارگر🐝
پس از نیش زدن میمیرد.
این ژن ایثارگر در ازدیاد، استمرار و بقا موفق بوده زیرا توانسته است در
محافظت از کندو بهتر عمل کند.
منفعتی که مرگ زنبور کارگر برای ژنهای او به دنبال دارد، بیش از
منفعت زنده ماندن آن است؛ زیرا آنها با سبقت گرفتن در مرگ به جای خواهرانشان و نیز با دفاع از مادر
(زنبور ملکه)، در بقا و استمرار نسخه های زیادی از ژن های موجود خویش در بدن همه ی خواهران کارگرنقش دارند و همچنین در بقای ژن های موجود در تخمک ها و اسپرم های موجود در بدن مادر (زنبورملکه) نیز تأثیرگذارند.


🐝زنبور ملکه پس از جفتگیری، اسپرم ها را در کیسه ای کروی شکل ذخیره میکند.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔴بی تردید چنین ترکیب ژنتیکی🧬 در بقا و استمرار تواناتر از آن ترکیب ژنتیکی است که در فداکاری بر یکدیگر پیشی نمیگیرند.
طبیعت، آنهایی را انتخاب خواهد کرد که در فداکاری،شجاعت و …. پیش قدم هستند؛ یا باید بگوییم آن نوع ترکیب ژنتیکی که به خوبی میتواند بقا و استمراریافته و در برابر شرایط طبیعی محیط پیرامونش مقابله کند.

به طور کلی تا زمانی که فداکاری، برای ژنها منفعت بیشتری به همراه داشته باشد،حتی باچشم پوشی از قرابت بین آنها خودخواهی ژنها 🧬میتواند ویژگی ایثارگری در قبال یک موجود دیگر راتفسیر کند.
🔹میتوان ایثار والدین به فرزندان را از نظر ژنتیکی چنین توضیح داد:
ژنهایی که این وظیفه را برعهده دارند، از ژنهای دیگری که اجازه ی ایثاروالدین نسبت به فرزندان را نمیدهند یا آنها را برای این کار تشویق نمینمایند، برتر و برای بقا تواناتر هستند.
به همین شیوه میتوان منش ایثارگرایانه ی برادر بزرگ نسبت به برادر کوچکتر یا فرزندان نسبت والدین را تبیین نمود.
همچنین تمیز کردن برخی حیوانات توسط حیوانات دیگر، یا حتی غذادادن خفاش های 🦇خون آشام به همسایگان خود نیز در همین
چهارچوب قابل توضیح است؛ چرا که خفاش سودای رسیدن به منفعتی درآینده را هرچند به صورت ناخودآگاه در سر دارد.
ولی نظریه ی ژن خودخواه نمیتواند دلیل فداکاری شخصی برای نجات یک فرد یا کودک غریب راتوضیح دهد.
این نظریه همچنین قادر نیست توضیح دهد که بر چه اساسی، یک فرد غذا یا آبی را که دراختیار دارد به دیگران میدهد و حال آنکه خودش به آن محتاج میباشد.
زیرا در چنین حالتی اگرشخص فداکار هلاک شود یا لااقل نتواند ژن های خاصش را تکثیر کند، یا این فرصت کاهش یابد،خسارت ژنتیکی که به او وارد میشود بیش از سودی است که از ژن های مشترک با فردی که به نجاتش اقدام کرده یا غذایش را به او داده یا به طور کلی او را نسبت به خودش ترجیح داده است، به دست
می آورد.
📌برای توضیح بیشتر با زبان عدد و رقم میتوان گفت:🔻
حیات و زندگی من برابر است با انتقال وبقای صد در صدی ژن های عامل من؛ ولی زندگی فلان فردی که با من نسبتی ندارد، عبارت است ازانتقال بخشی از ژن های عامل من؛ و این بخش خود شامل ژن های مشترک بین من و او میباشد، یعنی مثلا ً پنج درصد و یا چیزی در همین حد واندازه.
واضح است که خسارت وارد آمدن به زندگی من، یعنی خسارت بیشتر به بقای ژن های من و به همین دلیل نظریه ی ژن خودخواه قادر نیست این نوع ایثار را که در آن ژن های فداکار به صورت گسترده خسارت میبینند، تفسیر کند.
بنابراین نمیتوان چنین منش ایثارگرایانه را بر پایه ی ژن خودخواه استوار دانست.
🔹همچنین ایثارگری دوجانبه نیز نوعی ایثارگری غیرواقعی است؛
زیرا این شیوه، راهبرد برتر تکامل
است و انتظار میرود که در زمان احتیاج به آن، نمود و کارآیی بیشتری داشته باشد.
این قضیه را میتوان در نظافت برخی حیوانات توسط گروهی دیگر یا غذا دادن خفاش خون آشام به همسایه اش ملاحظه نمود؛زیرا انتخاب طبیعی، آن دسته از مجموعه ی ژنتیکی را که حامل ژنهای آن است، ترجیح میدهد وهمان ها قطعاً شیوع خواهند یافت.
بنابراین آن مجموعه ی ژنتیکی که فاقد این نوع ایثارگری دوجانبه
است، از چرخه ی رقابت ها حذف میشود؛ زیرا سرنوشت افراد این گونه از جانداران انقراض خواهد بود.
مثالاً خفاش های خون آشام بیش از دو روز نمیتوانند بدون غذا زندگی کنند.
به این ترتیب ایثارگری دوجانبه راه نجاتی است برای هر خفاشی که نتواند یک شب غذا بیابد؛ چرا که تعداد خفاش هایی که غذایی برای خوردن پیدا نمیکنند، بسیار میباشد. بنابراین ایثارگری دوجانبه شاه کلید موفقیت همه ی افراد این گونه محسوب میشود و در نتیجه انتخاب طبیعی قطعاً آن را برمی گزیند.
به طور کلی، علم میتواند ایثارگری دوجانبه را به خوبی تفسیر کند.
✔️🔹علاوه بر این، ایثار برای شهرت نیز وجود دارد که در واقع ما میتوانیم آن را گونه ای از ایثارگری دوجانبه به شمار آوریم.
به ویژه اگر هدف در ایثارگری از غذا، رسیدن به فخرفروشی و شهرت و درنتیجه رسیدن به سود بیشتری همچون جلب توجه تعداد بیشتری از افراد جنس ماده و سپس ازدواج با تعدادبیشتری از آنها باشد.
این به معنای موفقیت در انتقال بیشتر و گسترده ژنهای فردی به نسلهای بعداست.
بنابراین، این نوع ایثارگری هاکه بعداً آنها را بیشتر توضیح خواهیم داد- همگی ریشه ی ژنتیکی و طبیعی دارند.

🔴ایثارگری های غیرواقعی که ساخته و پرداخته ی خودخواهی ژن ها است،مورد نظر ما نمیباشد؛ زیرا ما
به دنبال نوعی ایثارگری اخلاقی هستیم که اصولا ً ارتباطی با مصلحت و منفعت ژن ها ندارد.
ما نه از ایثار به نزدیکان که خاستگاه ژنتیکی دارد سخن میگوییم؛ نه از ایثارگری دوجانبه که این هم ممکن است ریشه ی ژنتیکی داشته باشد؛ و نه از ایثاری که به خاطر کسب شهرت انجام میشود؛ که این هم بعضاً به دلایل ژنتیکی ارتباط داده میشود. چنین ایثارگری هایی میتواند منافعی برای بدن های فرد ایثارگر به دنبال داشته باشد؛ چرا که فرصت بقای بیشتری در اختیار او قرار میدهد.

در ضمن در اینجا ما با آن نوع ایثارگری که همچون یک هنجارفرهنگی، بین افراد و مجموعه ها انتقال مییابد (مانند عشق به خودنمایی یا نظایر آن) و خاستگاه آن نیز خودخواهی فردی است، یعنی
انگیزه ی انجام آن، یک نیاز شدید یا تمایل روحی است، کاری نداریم.

❇️اگر قضیه بر این منوال است، پس ما از کدامین ایثار سخن میگوییم و چه ایثارگری را دلیل برقابلیت خاص انسان و ویژگی منحصر به فرد او در حوزه ی اخلاق میدانیم⁉️
سخن ما در باب ایثاری است که اولاً نمیتوان آن را به لحاظ بیولوژیکی تفسیر نمود، ثانیاً نمیتوان اصل و اساس آن را به خودخواهی ژن ها که از بدن و اعضای آن به عنوان ابزارهای بقا و انتقال ژنها استفاده میکند،نسبت داد، و ثالثاً بیان علتی فرهنگی برای آن که بتوان هدفش را رسیدن به یک منفعت روحی هرچند در درازمدت دانست، امکان پذیر نمیباشد.
ما از رفتار ایثارگرایانه ای سخن میگوییم که برای ژن ها منفعتی به همراه ندارد و نمیتوان آن را باخودخواهی ژن ها تفسیر نمود و یا صرفاً یک ایثارگری ظاهری و غیرواقعی دانست که خاستگاه خودخواهی بیولوژیکی دارد.
ایثاری که ما در پی آن هستیم، ایثاری است که فرد فداکار در مقابل آن هیچ چشم داشتی برای سود و ستایشی در آینده ندارد، یا حتی به دنبال شنیدن یک کلمه ی تشکرآمیز از سوی دیگران نمیباشد‼️
این قضیه، پرسش ظریف و کلیدی را به میدان می آورد؛ اینکه: انگیزه ی ما از انجام دادن این ایثارگری واقعی چیست❓
و چه چیزی آن را خصوصاً در وجود ما پدید می آورد❓
✋🏻حقیقت آن است که این قضیه باید در قالب شیوه ای مدوّن وبابرنامه و از طریق اشخاصی آغاز شده
باشد.
اگر این موضوع را از منظر تاریخی بررسی کنیم زیرا تاریخ یگانه راه واکاوی دقیق آن است درمییابیم که تنها برنامه ای که منادی این نوع ایثارگری برتر و حقیقی است، برنامه ی دینی میباشد؛ وپیامبران و نیکوکاران،قهرمانان میدان این نوع ایثار هستند و کهن ترین آثار تدوین شده درباره ی ایثار که به ما رسیده است، متون دینی و دعوت های دینی میباشند که شخصیت های مذهبی ابراز داشته اند.
این نوع ایثار، سنّتی ثابت شده در باستانی ترین تمدن های زمین مانندتمدن سومر و اکد که شخصیت های بارز آنها کسانی همچون نوح ع و ابراهیم ع بودند، به شمار میرود،کسانی که ادیان آسمانی مانند،یهودیت، مسیحیت و اسلام که پس از آنها آمدند، به آنها بازمیگردند؛ چرا که اینها نیز براساس همان اسلوب و سلوک اخلاقی سومری و اکدی ادامه یافته اند.
دعوت به ایثار همواره جلوه ی دینی داشته است و پیامبران، فرستادگان و حاملان رسالت های الهی قهرمانان این عرصه بوده اند.

📖خداوند در سوره الإنسان آیات ۷ و۸ میفرماید:

يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا [7]
به نذر وفا مى‌كنند و از روزى كه شر آن همه جا را گرفته است مى‌ترسند. (7)
وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا [8]
و طعام را در حالى كه خود دوستش دارند به مسكين و يتيم و اسير مى‌خورانند: (8)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ