توهم بی خدایی-متن

42- داستان طوفان از دیدگاه سومریان و بابلیان یا اقوام بین النهرین

2⃣4⃣داستان طوفان از دیدگاه سومریان و بابلیان یا اقوام بین النهرین:🔰
📚📚📚📚📚
کریمر میگوید:
نخستین نوح:
پس از آنکه «جورج اسمیت»از کارکنان موزه ی بریتانیا لوح یازدهم منظومه ی گیلگمش را کشف کرد و رموز آن راگشود، معلوم شد #داستانطوفاننوح که #درتورات آمده، #ساختهوپرداختهیذهننویسندگاناَسفارتورات_نبوده است.

داستانطوفانبابلیهماصلومنشأسومریدارد.

در سال ۱۹۱۴«آرنوپوبل»قطعه ای را که یک سوم پایینِ یک لوح شش ستونی از مجموعه ی «نیپور»موزه ی دانشگاه پنسیلوانیا است، منتشر کرد.
مضمون این لوحه بیشتر مربوط به داستان طوفان است.
تاکنون نسخه ی دیگری از این سندمنحصر به فرد به دست نیامده است.
📚کریمر، از الواح سومر، ص ۲۵۱.


✅بنابراین داستان طوفان هزاران سال پیش از میلاد، قبل از ادیان سه گانه ی یهودیت، مسیحیت و اسلام موجود ومدوّن بوده است و مردم بین النهرین این داستان را از آن رو که برای نیاکانشان روی داده بود، نقل نموده اند.
📚📚📚📚📚
کریمر در الواح سومری، داستان آفرینش و طوفان سومری را نقل میکند ولی به دلیل شکستگی وناسالمی الواح، ماجرا را ناقص بیان میدارد. برخی مقاطع آن به این شرح میباشد:
پس از آنکه آن، انلیل، انکی وننخرساگ، سیاهسران را آفریدند
زراعت های فراوان از زمین رویید،
جانوران چهارپای دشت، در صحنه ی وجود جلوه گر و استادانه آفریده شدند،
پس از این عبارت ۳۷ خط دیگر از متن خرد شده است،
📚کریمر، از الواح سومر، ص ۲۵۳تا۲۵۸.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آن گاه در افسانه گفته میشود که سلطنت از آسمان نازل شد و پنج شهر را به وجود آورد:
پس از آنکه سلطنت از آسمان نازل شد، پس از آنکه تاج و تخت سلطنتی از آسمان به زمین فرود آمد، آیینه ای مذهبی و نوامیس الهی را به سر حدکمال رساند، …
پنج شهر در جاهای پاکیزه بنا کرد، …
بر شهرها نام گذاشت و آنها را کانون عبادت و پرستش قرار داد، …
به این سان رخ داد، …
آن گاه ننتو چون … گریست،
اینانای پاک به خاطر بندگانش شیون سر داد،
انکی خودش زمام امور را به دست گرفت،
و خدایان آن، انلیل و ننخرساگ
خدایان آسمان و زمین، نام آن و انلیل را بر زبان راندند،
سپس زیوسودرا پادشاهی که پاشیشوی … بنا کرد،
…. بسیار بزرگ ساخت،
با نهایت فروتنی و خضوع و احترام هر روز و به طور مداوم در … حاضر میشد،
اخبار هر گونه رؤیا با خود داشت، و نام زمین و آسمان را بر زبان میراند…،
… خدایان… دیواری…،
زیوسودرا کنار آن ایستاده بود که ندایی شنید،
کنار دیوار و سمت چپ من بایست…،
کنار دیوار سخنی با تو دارم؛ گوش دار.
به راهنمایی ها و اندرزهایم گوش فرا ده:
در مجمع ما… طوفان ما پرستشگاه ها را واژگون میکند،
و نسل بشر را به نابودی میکشد…،
چنین است نظر و رأی مجمع خدایان،
با کلامی که آن و انلیل به آن فرمان داده اند،
بر سلطنت ها و حکومت ها فرودخواهد آمد.
📚کریمر، از الواح سومر، ص ۲۵۳تا۲۵۸.


✅لازم است در متن اصلی افسانه، خدایان به زیوسودرا اندرز دهند که کشتی بزرگی بسازد و خود را از
مرگ و نیستی نجات دهد. اما شکستگی ۴۰خط از متن سند مانع از دست یافتن به این قسمت از
داستان میباشد.
✅از آنچه از متن سند مفهوم میشود، درمییابیم که پس از هفت شبانه روز طوفان بنیان برانداز، خدای خورشید بار دیگر طلوع میکند تا نورش را بر سراسر جهان بگستراند، زیوسودرا در
پیشگاه وی به خاک میافتد و هدایا و قربانی به درگاهش تقدیم مینماید.


ــــــــــــــــــــــــــــــــ

در ادامه ی متن چنین آمده
است:
تمامی گردبادهای بنیانکَن یک جا، خشمگین روی آوردند،
و در همان حال طوفان پرستشگاه ها را از میان برداشت،
پس از اینکه هفت شب و هفت روز طوفان ادامه داشت،
طوفان زمین را رُفت،
کشتی غول آسا به وسیله ی تند بادها بر روی آب های ویرانگر به هر سو پرتاب میشد،
اوتو (خدای خورشید)سر زد و نور خود را بر زمین و آسمان گسترانید،
زیوسودرا پنجرهای در کشتی عظیم گشود،
اوتوی قهرمان پرتوش را به درون کشتی عظیم افکند،
زیوسودرای پادشاه،
در برابر اوتو به سجده افتاد،
پادشاه، یک گاو نر و یک گوسفند قربانی کرد،
۳۹خط دیگر از متن در اینجا خرد شده است. در چند خط آخر افسانه بیان میکند چگونه به زیوسودرا مقام خدایی عنایت میشود.
زیوسودرا پس از آنکه برابر آن و انلیل سجده میکند، آنان به وی زندگی خدایان و عمر جاویدان میبخشند و سپس او را به دلمون جایی که آفتاب برمی آید میبرند:
آن و انلیل زندگی در زمین و آسمان دمیدند و بر اثر … ایشان … روی زمین گسترش یافت،
گیاهان و زراعتها رویید و بالا آمد،
زیوسودرای پادشاه،
در برابر آن و انلیل سجده کرد،
آن و انلیل زیوسودرا را برگزیدند،
و زندگی خدایان به او عنایت کردند،
و نفس جاودانگی مانند خدایان را دراو دمیدند،
زیوسودرا، پادشاهی که گیاه را حفظ کرد و نسل بشر را نگهداری نمود، در گذرگاه، در سرزمین دلمون آنجا که آفتاب برمیدمد، سکونتش دادند
📚کریمر، از الواح سومر، ص ۲۵۳تا۲۵۸.


ــــــــــــــــــــــــــــــــ

✅شرح:
آغاز ماجرا عبارت بود از پایان یافتن آفرینش انسان خردمندیاهوموساپینس که پوست تیرهای داشت و از آفریقا به سرزمین حاصلخیز آمده بود و بیانگر آغازداستان آدم و جانشینی او است؛ که این خود نمود خاستگاه سومریان میباشد. بنابراین طبیعی است که سومریان از نیاکان خود با عنوان سیاه سران یاد کنند:
📚📚📚
پس از آن که آن، انلیل، انکی وننخرساگ، سیاه سران را آفریدند.
📚📚📚

✅کاوشگران آثار باستانی از این عبارت که به کرّات در متون سومری تکرار میشود، چیزی نمی فهمیدند و این موضوع که چرا سومریان به اجداد خود « #سیاهسران »لقب داده اند،همچون معمایی ناگشوده باقی مانده بود. اکنون به روشنی مشخص شده است که دلیلش این بوده که نیاکان آنها از آفریقا آمده بودند و پوست سرشان سیاه بوده است. گام دوم در داستان آفرینش سومری عبارت است از جانشینی الهی خلیفه ی انسانی بر زمین: 📚📚📚 پس از آنکه سلطنت از آسمان نازل شد، پس از آنکه تاج و تخت سلطنتی از آسمان به زمین فرود آمد، آیین های مذهبی و نوامیس الهی را به سر حد کمال رساند، … 📚 📚 📚 این عبارت ها همان طور که در متن سومری به روشنی به آن اشاره شده،بیانگر داستان جانشینی حضرت آدم ع یا اولین جانشین انسانی برای خدا (خلیفه)در زمین است که در ادیان الهی مندرج میباشد. سلطنت از آسمان نازل شد، یعنی خلیفه و جانشین خدا بر زمین تعیین شد؛ بنابراین سلطنت در اصل از آن خدا است، و نازل شدن سلطنت بر زمین یعنی انتخاب انسان به عنوان خلیفه یا جانشین خدا بر زمین. پس از تعیین جانشین، شریعت و نوامیس الهی بر او نازل شد یعنی خداوند به آدم ع وحی فرمود و دین و شریعت و نوامیس مقدس الهی را به او آموخت. در متن گفته شده، به وضوح نقصان بزرگی وجود دارد، به ویژه آنجا که به داستان طوفان میپردازد.ولی به هر حال ما میتوانیم آن قسمت را که به طوفان مربوط است، به این صورت خلاصه کنیم: سازنده ی کشتی شخصی است سومری به نام زیوسودرا. خداوند به زیوسودرا وحی نمود وقسمتی از این #وحیالهی از طریق #رؤیا به او میرسید.
زیوسودرا (یا نوح) از طریق وحی الهی، قبل از وقوع طوفان از آن مطلع بوده است.


ــــــــــــــــــــــــــــــــ

✅در این متن تأکید شده که طوفان مکان های عبادت را در نوردید:🔰
تمامی گردبادهای بنیانکَن یک جا، خشمگین روی آوردند،
و در همان حال طوفان پرستش گاه ها را از میان برداشت،
✅و این #کنایه ای است #ازانحرافرجالدینیواقدامآنهابهتحریفدیندرزمانزیوسودرا (#نوح).
در متن همچنین تاکید شده که #طوفان در واقع #عذابیالهی برای مردم به جهت #سرپیچی آنها #ازدستورهایخداوند بوده است؛ و اینکه طوفان اساس نظام حکم رانی آنها را ویران ساخت چراکه بازیوسودرا (نوح)که ازجانب خدا تعیین و نصب شده بود در تضاد بود:
بر سلطنت ها و حکومت ها فرودخواهد آمد.
مأموریت زیوسودرا ساختن یک کشتی بود که از نسل خاصی از بشر و نیزگیاهان و حیوانات خاصی محافظت به عمل آورد.
شاید عبارت «گیاه را حفظ کرد»در متن سومری، اشاره ی واضحی به همین موضوع تلقی شود.
قطعاً منظور، گیاه بخصوصی بوده است وگرنه سیل روی زمین هرچند که عظیم وفراگیر باشد، برای محافظت ازگیاهان به کشتی نیاز نیست.
حداقل این است که بذر گیاهان باقی میماندو پس از سیل، بدون احتیاج به کمک خود به خود میرویند و رشد میکنند.
بنابراین روشن است که منظور، آن دسته از گیاهان زراعی است که انسان از آنها تغذیه میکند و شاید منظور این بوده است که زیوسودرا مقداری کافی از بذر این گیاهان را با خود برداشته تا بدون اینکه بخواهد کار را از صفر آغاز کند فرآیند کشاورزی را ادامه دهد.
آن هم در جایی که خبری از دانه های گندم و محصولات کشاورزی موجود در دسترس انسان (فرزند آدم)نیست.
✅بنابراین ممکن است مقصود از این متن، این باشد که #انتقالیافتگانبهکشتیگروهیازمؤمنان_بودند که به دستور نوح عمل کردند و همچنین بذر گیاهان زراعی
منتقل شده از نظر اقتصادی نیز برای انسان حائز اهمیت بوده است. بر این اساس میتوانیم نتیجه بگیریم
که حیوانات وارد شده به کشتی اهلی و برای انسان مفید بوده اند. در پایان زیوسودرا (نوح)وظیفه اش را باموفقیت انجام داد و پاداش گرفت؛ زیرا وی سخن خدا و وحی الهی را پذیرفت و پس از پایان فرآیندانتقال و نجات کشتی، به ملکوت آسمان هاصعود کرد.
زیوسودرا در زمین دلمون (یا زمین عبور)آن گونه که در متن سومری آمده، سکنی گزید. زیوسودرای پادشاه، دربرابر آن و انلیل سجده کرد، آن و انلیل زیوسودرا را برگزیدند،
و زندگی خدایان به او عنایت کردند،
و نفس جاودانگی مانند خدایان را در او دمیدند،
زیوسودرا، پادشاهی که گیاه را حفظ کرد و نسل بشر را نگهداری نمود،
در گذرگاه، در سرزمین دلمون آنجا که آفتاب برمیدمد، سکونتش دادند.


ــــــــــــــــــــــــــــــــ

💠دلمون:🔰
سومریها، دلمون را این گونه توصیف کرده اند:
📚📚📚
در دلمون کلاغ سیاه نمی نالد،
پرنده ی ایتیدو ناله سر نمیدهد وفریاد برنمی آورد،
شیر کسی را نمیدرد،
گرگ بره را نمیخورد،
سگ وحشی نیست تا بزغاله ها را بدرد،
آن … که غله را نابود میکند، دیده نمیشود،
بیوه زن در آنجا نیست،
پرندگان بر بلندی ها…،
و کبوتر سر فرود نمی آورد،
هرگز کسی از درد چشم نمینالد و نمیگوید چشمم رنجور است،
و نه کسی سردرد دارد که بگوید از درد سر میرنجم،
پیرزن دلمون نمیگوید من پیرزنم،
پیرمرد دلمون نمیگوید من کهنسالم،
دوشیزگان خود را نمیشویند، و آب در شهر ریخته نمیشود،
کسی که از رودخانه ی مرگ گذشت لب به سخن نمیگشاید …،
و کاهنانِ نوحه سرا گِرد وی نمیگردند.
و سراینده، نوحه نمیخواند،
و در اطراف شهر سوگواری نمیکند.
📚کریمر، از الواح سومر، ص ۲۴۵.
📚📚📚📚
✅شرح:🔰
توصیف بالا را نمیتوان بر حقیقت حمل کرد زیرا مقصود از آن، سرزمین یا منطقه ای مشخص است
که زیوسودرا یا نوح پس از طوفان در آن رحل اقامت افکند.

واضحاستکهویژگیهایشمردهشدهحالتنمادینوسمبلیکدارد.

✅این توصیفات، خواننده ی مطلع را یاد روایات مربوط به مهدی در دولت مهدی و اوصاف آن میاندازد؛
یعنی جایی که گرگ بره را نمیخورد، یا در حقیقت شاید بتوان چنین گفت که منظور، دولتی آرمانی است که در آن بساط ظلم برچیده میشود و عدالت آسمانی در آن جاری و
مستقر میگردد.
بنابراین میتوانیم چنین استنباط کنیم که دلمون یا مکان سکونت زیوسودرا پس ازطوفان، دولت عدالت پیشه ی مهدی است که از زمان زیوسودرا (نوح) و حتی قبل از آن، چشم به راه فرا رسیدنش بوده اند؛ دولتی که پایتخت و مبدأ آن عراق است.
بنابراین میتوان گفت منظور از دلمون در این متن سومری، همان عراق میباشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ

داستانطوفانازدیدگاهسومریانوبابلیانیااقوامبینالنهرینفصل۵قسمت۴۲کتابتوهمالحادصفحه۳۸۷تا۳۹۲


⭕️ طوفان نوح افسانه است یاواقعیت⁉️
✔️واضح است که ویژگی های شمرده شده حالت نمادین وسمبلیک دارد
✔️در دولت مهدی گرگ بره را نمیخورد وعدالت آسمانی جاریست
پایتخت و مبدأ دولت مهدی دلمون(عراق)است.
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%DB%8C%D9%84%D9%85%D9%88%D9%86


1⃣1⃣4⃣
⭕️پایان⭕️

Wikipedia (https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%DB%8C%D9%84%D9%85%D9%88%D9%86)
دیلمون
دیلمون (به انگلیسی: Dilmun) نام سومری منطقه‌ای در عهد باستان است که ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد به شکوفایی رسید و مرکز آن در خلیج فارس است. به نقل از دانشنامه بریتانیکا مرکز این تمدن در جزیره بحرین است. مکان احتمالی دیلمون استان الحساء و ناحیه قطیف در شرق عربستان، جزایر بحرین و قطر امروزی بوده‌است.