مرثیه سرایی سومریان بر تَموز یا دموزی🔰
📚📚📚📚📚📚
قَدَح تکه تکه بر زمین افتاد،
دموزی دیگر زنده نیست
و آغُل بر باد هوا رفت.
📚فاضل عبدالواحد علی، ایشتار و مصیبت تَموز.
در قصیده ای دیگر، شاعر سومری، برای دُموزی (پسرنیکوکار)نوحه سرایی کرده، میگوید:
📚📚📚📚📚📚📚
قلبم سوگوار و غم زده رو به دشت نهاد،منم بانوی عالی مقام ـ
همان که سرزمین دشمنان را درهم میکوبد،
منم نانسونا، مادر آن سرور بزرگ
منم کِشِتن ـ خواهر جوانمرد مقدس،
قلبم سوگوار و غمزده رو به دشت نهاد،
به مکان جوانمرد رفت،
به جایگاه دموزی،
به جهان زیرین، مأوای چوپان،
قلبم سوگوار و غمزده رو به دشت نهاد،
به جایی که جوانمرد آنجا به بند کشیده شد،
به جایی که دموزی در آن اسیر شد…
قلبم سوگوار و غمزده رو به دشت نهاد.
📚فاضل عبدالواحد علی، ایشتار و مصیبت تَموز.
واقعیت آن است که سومریان کسانی هستند که به بشریت نوشتن را آموختند، قوانین و مبانی علوم را
بنیان نهادند، اولین کسانی بودند که چرخ را ساختند و ریاضیات و جبر و هندسه را پایه گذاری کردند.
بنابراین دکتر کریمر و به دنبال او برخی کارشناسان تمدن سومری ستم بزرگی بر سومریان روا میدارند،
آن گاه که میگویند:
سومریها بر یک مورد موهوم یا یک داستان افسانه ای که ساخته وپرداخته ی خودشان است، نوحه سرایی میکنند؛ چیزی که صرفاً تعبیری است از سرسبزی و یا خشک سالی که همه
ساله یکی پس از دیگری فرا میرسد. گویا اینها مردمانی هستند که جملگی ماده ی مخدری استفاده کرده اند که خِرَد را از ایشان گرفته، به طوری که ایشان و وارثان بابلیشان، هزاران سال بر یک شخصیت داستانی که از ابتدا تا انتهایش را خود ساخته وپرداخته اند، گریه و زاری میکنند و مجالس عزا به پا میدارند.
✅مردم بین النهرین هزاران سال و در نسل های پیاپی، همه ساله نعش دموزی را به تصویرمیکشند و هر سال بر دموزی گریه میکنند و هر سال بر او مرثیه میخوانند.
آیا همه ی اینها اوهام است⁉️و فقط داستانی است که خودشان بافته اند⁉️
برای چه⁉️
برای اشاره به سرسبزی و طراوتی که در بهار پدید می آید و خشک سالی که در فصل دیگری از همان سال فرا میرسد‼️
نتظار میرود برای عزاداری هزاران ساله ی اولین تمدن انسانی بردموزی (فرزند نیکوکار)یا تَموز،پاسخ معقولی وجود داشته باشد.
✅در مورد آنچه به میراث دینی تعلق دارد، روایاتی از ائمه ع وجود دارد که با بیان نقل خبر گریه و مویه ی پیامبران سومری یعنی نوح ع و ابراهیم ع بر امام حسین ع ،آشکارا نشان میدهد که سومریان بر امام حسین ع ،گریه و نوحه سرایی میکرده اند.
📚📚📚📚📚📚
✍️فضل بن شاذان میگوید:🔰
از حضرت رضا ع چنین شنیدم که فرمود:
«آن زمان که خداوند عزوجل به حضرت ابراهیم ع امر فرمود که به جای فرزندش اسماعیل، گوسفندی راکه خداوند فرو فرستاده بود،ذبح نماید، حضرت ابراهیم ع در دل آرزو کرد که ای کاش فرزندش اسماعیل رابه دست خود ذبح میکرد و دستور ذبح گوسفند به جای ذبح فرزندش به او داده نشده بود، تا به این وسیله احساس پدری را که عزیزترین فرزندش را به دست خود ذبح میکند، داشته باشد و در نتیجه شایسته ی بلندمرتبه ترین درجات پاداش اهل صبربرمصائب شود.
خداوند عزوجل به او وحی فرمود:
ای ابراهیم محبوب ترین خلق من،نزد تو کیست❓
ابراهیم ع گفت:
خدایا مخلوقی خلق نکرده ای که ازحبیبت محمدص نزد من محبوب تر باشد.
خداوند متعال به او وحی فرمود:
آیا او را بیشتر دوست داری یا خودت را❓
گفت: او را بیشتر از خودم دوست میدارم.
خداوند فرمود:
آیا فرزند او را بیشتر دوست داری یا فرزند خودت را❓
عرض کرد: فرزند او را.
خداوند فرمود: آیا بریده شدن سر فرزند او از روی ظلم، به دست دشمنانش دل تو را بیشتر به درد می آورد یا بریدن سر فرزندت به دست خودت به خاطر اطاعت از فرمان من❓
گفت: بریده شدن سر فرزند او به دست دشمنانش دل مرا بیشتر به دردمی آورد.
خداوند فرمود: ای ابراهیم گروهی که
خود را از امت محمد میپندارند، پس از وی فرزندش حسین را با ظلم و ستم مانند گوسفند ذبح خواهند کرد و با این کار مستوجب خشم و غضب من خواهند شد.
ابراهیم ع بر این مطلب بیتابی نموده، دلش به درد آمد و شروع به گریه کرد. خداوند عزوجل به او چنین وحی فرمود: ای ابراهیم! به خاطر این
ناراحتی و بیتابی تو بر حسین و قتل او، ناراحتی و اندوهت بر اسماعیل را – در صورتی که او را به دست خودت ذبح میکردی – پذیرفتم وبلندمرتبه ترین درجات پاداش اهل صبر بر مصائب را به تو خواهم داد. و این همان فرمایش خداوند عزوجل در قرآن کریم سوره ی صافات است.
وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ [104]
ما ندايش داديم: اى ابراهيم، (104)
قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ [105]
خوابت را به حقيقت پيوستى. و ما نيكوكاران را چنين پاداش مىدهيم. (105)
إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ [106]
اين آزمايشى آشكارا بود. (106)
وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ [107] و او را به ذبحى بزرگ بازخريديم. (107)
دو چیز برپا هستند و دو چیز روان، و دو چیز جایگزین هم هستند و دو چیز دشمن یکدیگر.
📚صدوق، خصال، ص ۵۸ و ۵۹ .و نیز صدوق، عیون اخبار الرضا، ج ۲ ،ص ۱۸۷.
📚📚📚📚📚📚📚
✍️از علی بن محمد از امام صادق ع روایت شده است که 🔰
در تفسیر بیماری ابراهیم که در کلام خدا در قرآن کریم و سوره صافات به آن اشاره شده است
فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ [88] نگاهى به ستارگان كرد، (88)
فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٌ [89] و گفت: من بيمارم. (89)
فرمود:
او بر مصایبی که بر حسین ع فرود می آید اندیشه نمود و گفت: من از آنچه برحسین ع فرود می آید بیمار گشته ام.
📚کتاب کلینی، کافی، ج۱ ،ص ۴۶۵.
علامه مجلسی در بحار روایت کرده است 🔰
وقتی آدم بر زمین هبوط کرد، حوا را ندید، به جست و جوی او در زمین گردش میکرد تا به کربلا رسید.
بی دلیل غمگین شد و سینه اش تنگ گردید و در همان مکانی که حسین به قتل رسید، لغزید تا خون از پایش جاری شد.
سر به آسمان برداشت و گفت:
خدایا از من گناهی سر زد که به آن عقوبتم نمودی؟ من تمام زمین را گردش کرده ام ولی در هیچ کجا مثل اینجا چنین مصیبتی به من نرسید! خداوند به او وحی فرمود: ای آدم! از تو گناهی سر نزده است؛ ولی در این سرزمین فرزندت حسین از روی ستم کشته میشود و خون تو به جهت موافقت با خون اوجاری شد. آدم گفت آیا حسین پیامبر است؟ خطاب آمد نه او سبط محمد پیامبر است. آدم گفت: قاتل حسین کیست؟ وحی آمد که قاتل او یزید، ملعون اهل آسمان و زمین است. آدم گفت: ای جبرئیل چه کنم؟
جبرئیل گفت: ای آدم او را لعن کن. آدم چهار مرتبه بر یزید لعن فرستاد و چند قدم به سمت کوه عرفات رفت و حوا را در آنجا یافت.
📚علامه مجلسی در بحارالانوار، ج۴۴ ،ص ۲۴۲
و روایت شده است هنگامی که نوح در کشتی نشست، در همه جای دنیا به گردش درآمد.
هنگامی که به کربلا رسید، زمین آن را گرفت و نوح از غرق شدن هراسید.
خدایش را خواند و گفت: »الهی همه
جای دنیا را گشتم، ولی در هیچ جامثل اینجا چنین ترسی به من نرسید. جبرئیل نازل شد و گفت:
ای نوح، در این مکان حسین سبط محمد خاتم انبیا و پسر خاتم اوصیا کشته میشود.
گفت: ای جبرئیل، قاتل او کیست؟
گفت: قاتلش ملعون اهل هفت آسمان و هفت زمین است.
نوح چهار بار او را لعن کردو کشتی به گردش درآمد تا به جودی رسید و بر آن آرام گرفت.
📚علامه مجلسی در بحارالانوار، ج۴۴ ،ص ۲۴۳
و روایت شده است که ابراهیم ع در حالی که سوار بر اسب بود، از زمین کربلا گذشت. پای اسبش لغزید و ابراهیم افتاد و سرش شکست و خون جاری شد. شروع به استغفار کرد و گفت: »الهی، چه چیزی
از من سر زده است؟« جبرئیل به سوی او نازل شد و گفت: »ای ابراهیم از تو گناهی سر نزده است؛ ولی
در اینجا سبط خاتم انبیا و پسر خاتم اوصیا کشته میشود و خون تو به جهت موافقت با خون او جاری
شد.
گفت: ای جبرئیل، قاتل او چه کسی است؟
گفت: ملعون اهل آسمان ها و زمین ها، قلم بدون اذن خدا با لعنت بر لوح جاری شد.
پس خدای متعال به قلم وحی فرمود: تو با این لعن، مستحق ثنا شدی.
ابراهیم ع دستانش را بالا برد و یزید را بسیار لعن کرد و اسبش با زبان فصیح آمین گفت.
ابراهیم به اسبش گفت:
تو چه میدانی که بر دعای من آمین گفتی؟
گفت: ای ابراهیم، من به سوار شدن تو برخودم افتخار میکنم، هنگامی که پایم لغزید و از پشتم افتادی بسیار خجل شدم و دلیل آن نیز یزید است که لعنت خدا بر او باد.
📚علامه مجلسی در بحارالانوار، ج۴۴ ،ص۲۴۳
آنچه ارائه شد، خواننده ی آگاه را مطمئن میسازد که حماسه های سومر و اکد در واقع عبارتند از اخبار دینی که برخی از آنها پیشگویی هایی غیبی در آینده – نسبت به زمان نگاشته شدن آنها – تلقی میگردد. و این هیچ شک و شبهه ای برای ما باقی نمیگذارد که قسمت عمده ای از محتوای حماسه ها و داستان های سومری_اکدی(بابلی و آشوری) را دین تشکیل میدهد.
✅پیامبران سومری یعنی نوح ع و ابراهیم ع و سومریان بر امام حسین ع ،گریه و نوحه سرایی میکرده اند‼️
✅حماسه های سومر و اکد در واقع عبارتند از اخبار دینی که برخی از آنها پیشگویی هایی غیبی در آینده نسبت به زمان نگاشته شدن آنها تلقی میگردد.
✅قسمت عمده ای از محتوای حماسه ها و داستان های سومری_اکدی(بابلی و آشوری) را دین تشکیل میدهد‼️
📘کتاب توهم الحاد
اکنون به جایی رسیده ایم که کاملاً به جا میبینم، مروری داشته باشیم بر حماسه ی اوروک جاودان یا حماسه ی گیلگمش.
پس میکوشیم این دو را با هم بخوانیم و به شیوه ای که شاید نامعمول باشد، آن را مطالعه و بررسی کنیم، به گونه ای که آدم برای فرزندانش و نوح برای فرزندانش و ابراهیم برای فرزندانش خوانده و بین سومریان و ملت های دوران باستان و به ویژه در خاور نزدیک انتشار یافت و به قصه ی مورد علاقه مردم بین النهرین تبدیل شد که آن را نسل هایکی پس از دیگری بازگو کردند، تاپس از هزاران سال به ما رسید؛ ولی چه بسا هنگامی که بین مردم در گردش بود، همان طور که پیشترشرح داده شد، در معرض تحریف ودستکاری قرار گرفته باشد.
✅داستان گیلگمش، او که روزی خواهد آمد تا عدالت را تحقق بخشد و گونه ی انسانی را از حیوانیت خویش نجات دهد و در آثار کهن مصری این گونه معرفی شده است:🔰
📚📚📚📚📚
مردی قائم (ایستاده)که با کمال سنگینی و متانت، دو گاو نر ایستاده را بر دست گرفته است؛ یکی در طرف راست و دیگری طرف چپش.
📚ویرولو، اسطوره های بابل و کنعان.
✅سرزمین بین النهرین (سومر)یا جنوب عراق هزاران سال است که منتظرگیلگمش است تا روزی روزگاری ظهور کند.