توهم بی خدایی-متن

30- یا این همان داستان ایوب پیامبر خدا است که سومریان آن را پیش از وقوعش روایت میکنند⁉️

آیا این همان داستان ایوب پیامبر خدا است که سومریان آن را پیش از وقوعش روایت میکنند⁉️🔰

شواهدی وجود دارد که نشان میدهد قصه های سومریان در واقع داستان سرایی و اِخبارات غیبی در خصوص ماجراهایی حقیقی در مسیر دین الهی است که پس از سومریان واقع خواهند شد.
هر کس الواح گلی سومری را بخواند، درمییابد که این الواح، از پیامبران وفرستادگانی که بعدها خواهند آمد خبر میدهند؛ مانند آنچه در قصه ی حضرت ایوب پیامبرع آمده است، قبل از اینکه ایوب ع بیاید و قبل از آنکه ماجرایش در تورات و قرآن درج گردد.


📚 📚 📚 📚 📚
زمان تمام الواح و نیز لوحه ای شکسته ای که در آن این نوشته های سومری نگاشته شده است، به بیش از هزار سال قبل از اینکه سِفر ایوب نوشته شود، بازمیگردد.
📚کریمر، از الواح سومر.


گزیده ای از داستان ایوب، همان طور که در الواح سومری و مدت زمانی بسیار طولانی پیش از تولدوی نگاشته شده است، به شرح زیر میباشد:


📚📚📚📚📚📚📚
من که فرزانه و عاقلم، چرا در بندِجوانان کم مایه باشم؟

من که خردمند و دانایم را، چرا در زمره ی نابخردانم میپندارند؟

غذا همه جا فراوان است، اما بهره ی من گرسنگی است.

آن روز که قسمت ها و نصیب هاتقسیم شد، سهم من رنج و درد شد،
خداوندا!
میخواهم بر درگاه تو بایستم،

میخواهم با تو سخن گویم.
… و سخن من آه و حسرتها است،

میخواهم رازم را به توگویم و از تلخکامی خود در پیشگاه تو بنالم.

میخواهم پریشان بنالم، …

از مادرم که مرا زایید، از بیان درد ورنجم در پیشگاه تو کوتاهی نکند.

که خواهرم دیگر آن ترانه های خوشبختی را نخواند،

تا خواهرم به درگاه تو، با چشمانی اشکبار از درد و رنج من سخن گوید،

و همسرم به زاری از درد من سخن گوید،
بگذار نغمه سرای خوش الحان،نصیب تلخ مرا زمزمه کند …

اشک و غم و افسردگی و ملال همراهِ من شده.

رنج و درد چنان بر من چشم دوخته که گویی جز اشک نصیبی ندارم،
بیماری جانکاهی بر من چیره گشته، …

خداوندا!

تو که پدر من هستی و مرا به دنیا آوردی، مرا یاری ده تا بر پای خیزم، …

تا کِی مرا وا مینهی و بی هیچ هدایتی باقی میگذاری؟

سخنی راست و درست گفته اند که:هیچ مادری، کودک بیگناه نزاد.
از دیرباز کودک بیگناه دیده به جهان نگشود. …

او مردی است که خداوند، اشکها و گریه اش را دید و شنید، جوانی که شِکوه و ناله اش توانست دل خدایگانش را به دست آورد، …

و شیطانِ آن بیماری را که بر او چشم دوخته و بر او سایه افکنده بود، دور نمود،
دردی که او را چون …. زده بود، زائل نمود و پراکنده ساخت،

سرنوشت شومی را که برایش مقدر شده بود، با حُکمش تغییر داد، و رنج و درد آن مرد را به شادی و خوشی مبدل ساخت.
📚کریمر، از الواح سومر.